بریتانیا مناطق زیبا و سرسبز زیادی دارد و اگر هوا خوب و آفتابی باشد میتوان از این مناطق بسیار لذت برد. به همین دلیل در فصل تابستان ما سعی میکنیم در بریرتانیا بمانیم و آخر هفتهها به یکی از این مناطق طیبا برویم.
ولز به داشتن سرزمینی سرسبز و زیبا شهرت دارد و گشت زدن در طبیعت ولز به شدت در روزهای آفتابی و گرم توصیه میشود. ما هم در یک آخر هفته تابستان تصمیم گرفتیم به ولز برویم، اما جزییات سفر را برنامهریزی نکردیم و به دنبال یک ماجراجویی بودیم.
کرایه کردن ماشین
ما ماشین نداریم. همانطور که میدانید ما در لندن زندگی میکنیم و زمانی که در لندنیم، نیازی به ماشین شخصی نداریم (البته در یک مطلب دیگر بیشتر در این زمینه توضیح میدهم).
ما قبلا هم به ولز بدون ماشین رفته بودیم و اگر چه در آن سفر خیلی به ما خوش گذشت، اما متوجه شدیم که بدون ماشین رفتن به طبیعت ولز خیلی هم راحت نیست. به همین دلیل این دفعه ماشین اجاره کردیم. ما همیشه در لندن که ماشین اجاره میکنیم مبدا را فرودگاه هیترو انتخاب میکنیم چون ۲۴ ساعته است.
از آنجا میخواستیم صبح زود حرکت کنیم، جمعه شب ماشین را گرفتیم تا شنبه صبح حرکت را آغاز کنیم.
رانندگی از لندن به کاردیف
ما سفرمان را در ساعت ۶ و نیم صبح از لندن شروع کرد. همیشه سفرهای جادههای را بهتر است که صبح زود شروع کنید، چون وقتی به مقصد میرسید زمان بیشتری برای گشت زدن دارید و معمولا جادهها اول صبح خلوتترند.
ما به این فکر بودیم که صبحانه را در اتوبان یا در یکی از شهرهای بین راه بخوریم. ما میتوانستیم در شهر بت در انگلیس توقف کنیم، اما تصمیم گرفتیم صبحانه را در خاک ولز بخوریم، به همین دلیل مستقیم به سمت کاردیف حرکت کردیم. از آنجا که قبلا ما در کاردیف بودیم میدانستیم که بهترین جا برای غذا خوردن، خلیج کاردیف (Cardiff Bay) است. خب ما هم بدون هیچ توقفی به سمت ساحل کاریف حرکت کردیم و بعد از ۳ ساعت رانندگی رسیدیم.
صبحانه در کاردیف
ما حدود ساعت ۹ و نیم صبح به کاردیف رسیدیم. اگرچه ما صبح زود بیدا شده بودیم، اما وقتی به کاردیف رسیدیم چون شنبه و روز تعطیل بود، هنوز شهر خواب بود. برای همین پارکینگ پیدا کردن در شهر خالی کار سختی نبود.

ما یک رستوران باحال که موسیقی بلندی داشت را انتخاب کردیم که در منوی صبحانه هم صبحانه انگلیسی داشت که ما با آن کاملا آشنا بودیم و هم صبحانه ولزی. صبحانه انگلیسی شامل تخم مرغ، سوسیس، بیکن، گوجه و لوبیا است.
صبحانه ولزی شامل تخم مرغ، سوسیس، بیکن، پودینگ سیاه، نوعی صدف دریایی و نوعی جلبک دریایی است.
باید اعتراف کنم که من هیچ کدام از این دو صبحانه را انتخاب نکردم و صبحانه گیاهی که سوسیس گیاهی دارد سفارش دادم و برونو هم تخم مرغ با ماهی دودی سالمون سفارش داد.
از کاردیف به سواحل غربی ولز
وقتی که صبحانه را خوردیم، بلافاصله به ماشین برگشتیم و گوگل مپ را باز کردیم و دستمان را روی یک نقطه در غرب ولز گذاشتیم و حرکت به سمت آن نقطه را شروع کردیم. ما قصد داشتیم به غربیترین نقطه بریتانیا جایی که زمین تمام میشود و فقط دریا دیده میشود برسیم. یک جورایی این ماجراجویی است، درست میگویم؟

هرچقدر که به غرب و مقصد ناشناخته نزدیکتر میشدیم ، جادهها باریک و باریکتر میشدند. به طوری که در برخی اوقات جایی برای در شدن دو ماشین وجود نداشت و در بین راه چندین بار مجبور شدیم توقف کنیم یا ماشین روبرویی رد شود یا حتی دنده عقب برویم، البته بعضی اوقات هم ماشین روبرو اینکار را میکرد.
بلاخره به ساحل رسیدیم و ماشین را در نزدیک ساحل پارک کردیم. در کنار ساحل تپهای بود که روی تپه رفتیم و از آنجا واقعا منظره بسیار زیبایی از دریا و صخرههای اطرافش میتوانستیم ببینیم.
شب در سنت دیوید
ما ساحل را عصر ترک کردیم و دوباره به گوگل مپ پناه بردیم تا جایی را برای ماندن و خوابیدن پیدا کنیم. گوگل مپ به ما نشان میداد که در نزدیکی و شمال ما یک شهر کوچک که هتل و مهمانخانه دارد وجود دارد. ما هم چارهای جز حرکت به سمت سنت دیوید این شهر کوچک نداشتیم. سنت دیوید کوچکترین شهر بریتاست. وقتی ما به این شهر رسیدیم ماشین را پارک کردیم و پیاده به دنبال پیدا کردن اتاق رفتیم. به اولین مهمانخانهای که دیدیم رفتیم و صاحب مهمانخانه کلید اتاق ۷ را داد و گفت «بروید و اتاق را ببینید و اگر دوست داشتید بگیرید». اتاق کوچک با یک منظره زیبا بود و ما اتاق را با صبحانه به قیمت ۷۰ پوند برای یک شب گرفتیم.

وقتی که از جای خواب شب مطمئن شدیم، جستجوی ما برای غذا آغاز شد ( اگر یادتان باشد فقط ما صبحانه خوردیم). رستورانی که پیدا کردیم همه میزهاش رزرو بودند و هیچ میز خالی نداشت. ساعت ۶ عصر بود، ما سوال کردیم اگر میشود یک طوری یک میز به ما بدهند. بلاخره به ما یک میز که برای ساعت ۷ رزرو بود دادند، یعنی ما فقط یک ساعت وقت داشتیم که غذا سفارش بدهیم و آن را تمام کنیم، که این برای دو انسان گرسنه مثل ما اصلا مشکل نبود.
بعد از شام ( یا شاید هم باید بگویم نهار) ما در شهر سنت دیوید قدم زدیم و کلیسای قدیمی سنت دیوید را پیدا کردیم. متاسفانه دیروقت بود و کلیسا تعطیل بود و ما نتوانستیم داخل برویم، اما فضای بیرون آن خیلی زیبا بود و ما اطراف کلیسا قدم زدیم.
تالاب در ولز
صبح روز یکشنبه بعد از خوردن صبحانه، مهمانخانه را ترک کردیم و به سمت تالاب ولز حرکت کردیم. تالاب ولز را هم در گوگل مپ پیدا کردیم، وقتی اسم تالاب را دیدیم هر دو ذوق کردیم و اینگونه ما مقصد بعدی را انتخاب کردیم.

در تالاب که ساحل هم نزدیک آن است، شما میتوانید موجسواری کنید یا قایق سورای یا حتی به شنا بروید. اما ما تصمیم گرفتیم در اطراف این منطقه زیبا قدم بزنیم. ما به جایی رسیدیم که یک سری ورزشکار از صخره شیرجه میزدند. ما هم کمی آنها را نگاه کردیم و به سمت ماشین حرکت کردیم. چون ما باید تا ساعت ۸ شب ماشین را در لندن تحویل میدادیم وقت زیادی نداشتیم.
پارک ملی برکن بیکن در ولز
در مسیر برگشت، ما از سوپرمارکت غذا خردیم و در بین راه در پارک برکن بیکن که در وسط ولز است توقف کردیم و یک مسیر را انتخاب کردیم و کمی پیاده رفتیم.
در راه برگشت به لندن ترافیک زیادی در اتوبان منتهی به این شهر بود، اما ما به موقع رسیدیم.