سفر به پراگ، اولین سفر ما به اروپای شرقی بود. خوشبختانه دیدن این شهر چک ما را ناامید نکرد و به نوعی مشوق ما شد تا سفرهای بیشتری به شهرهای دیگر اروپای شرقی داشته باشیم.
پراگ، پایتخت کشور جمهوری چک، مثل شهرهای داستانها و فیلمهای دیزنی میماند، که با داشتن پل های زیبا و ساختمانهای رنگارنگ و قلعهای قدیمی حتما شما را یاد کارتون های دیزنی میاندازد.

ما یک آخر هفته (شنبه و یکشنبه) در اوایل تیر ماه ۱۳۹۵ به پراگ سفر کردیم. پیش از سفر، درباره زیبایی این شهر بسیار شنیده بودیم، برای همین توقعات ما از این شهر بالا بود.
ما نیمه شب جمعه به فرودگاه پراگ رسیدیم و راننده هتل (از قبل ماشین را رزرو کرده بودیم با هزینه ای نسبتا معادل تاکسی) منتظر ما ایستاده بود. در راه راننده تاکسی سر صحبت را باز کرد و گاهی انگلیسی و گاهی ایتالیایی به ما اطلاعاتی در مورد شهر و اینکه کجا غذا بخوریمو کجا را ببینیم داد.
روز شنبه، بعد از صبحانه بدون تلف کردن وقت، هتل را ترک کردیم و گشت زدن با پای پیاده را در شهر شروع کردیم.
خانه رقصنده
ما به سمت رودخانه «Vltava» حرکت کردیم و نزدیک رودخانه در سرچهارراهی، ساختمانی عجیب که شاید بارها عکس آن را در اینترنت دیده بودم، توجه ما را جلب کرد. این ساختمان عجیب به «خانه رقصنده» معروف است که در بین سال های ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۶ ساخته شده است.

آخرین طبقه این ساختمان برای بازدید عموم باز است و گردشگران می توانند به بالای ساختمان بروند و نمایی از رودخانه و شهر را ببینند و البته در این طبقه رستورانی هم وجود دارد.
ما بعد از گرفتن چند عکس و فیلم به مسیر خود به سمت رودخانه ادامه داریم.
شنبه بازار
در کنار رودخانه، شنبه بازاری بود که گروه موسیقیای در کنار بازار مینواختند و گروهی میوه و سبزیجات تازه می فروختند و عده دیگری نان می پختند و برخی نوشیدنی های گیاهی میفروختند. به طور کلی در این بازار از محصولات مختلف کار دست تا غذا و نوشیدنی یافت می شد. فضای بازار خیلی شاد و زنده بود و همه تقریبا لبخند به لب داشتند و با لیخند به هم عرض ادب میکردند.

قایقی روی رودخانه هم در کنار این بازار بود که افراد مختلف لباس ها و وسایل دست دوم خود را برای فروش به حراج گذاشته بودند.

اگر چه این بازار شنبه بازار است، اما هر شنبه برگزار نمیشود بلکه دومین شنبه هر ماه بین ساعت ۹ صبح تا ۴ عصر دایر در کنار رودخانه «Vltava» خواهد بود.
قلعه ویسهرد «Vysehrad»
بعد از گشت زدن در شنیه بازار، در کنار رودخانه به سمت قلعه «Vysehrad» که به آن «قلعه بر بالای بلندی» هم گفته میشود حرکت کردیم. این قلعه بالای یک تپه مرتفع قرار گرفته و با مرکز توریستی شهر پراگ فاصله دارد. ما مسیری حدو ۱۵ دقیقه سربالایی را باید رفتیم تا به قلعه که پارک بزرگ و کلیساهای سنت پائول و سنت سنت پیترز و موزههای مختلف دارد، رسیدیم.

با گشتی در دور این قلعه، به نقطه ای رسیدیم که بهترین منظره از شهر پراگ را داشتیم. زیبایی شهر پراگ از بالای این قلعه چندین برابر شده بود.

بازدید از قلعه و پارک اطراف آن رایگان است، اما برای بازدید از هر موزه و نمایشگاهی که درون این قلعه وجود دارد باید جداگانه بلیط تهیه کنید. ما بلیط یکی از نمایشگاهها را خریداری کردیم. نمایشگاه خیلی کوچکی بود و در آن تعداد محدودی وسایل جنگی به نمایش گذاشته شده بود.

زوربینگ و استگ پارتی
در راه برگشت، بار دیگر مسیر کنار رودخانه به مرکز شهر را انتخاب کردیم. در حرکت بودیم که متوجه شدیم عده ای در روی رودخانه در حال مسابقه دادن زوربینگ هستند. زوربینگ ورزشی است که افراد در توپی شیشهای میروند و باید با حرکت کردن داخل توپ، توپ را حرکت دهند. مسابقه جالبی بود چون افرادی که شرکت می کردند همه گردشگر بودند و احتمالا تجربه زروبینگ نداشتند، برای همین بیشتر از اینکه جلو بروند به عقب برمیگشتند. ما حدود ۱۰ دقیقهای این مسابقه را تماشا کردیم و به سمت رستورانی در کنار رودخانه حرکت کردیم.

هوا آفتابی و خوب بود، نهار را در فضای باز میخوردیم که گروههای مختلفی از پسرهایی که برای استگ پارتی آماده بودند و لباسهای موضوعی پوشیده بودند را دیدیم.

شهر پراگ یکی از مکان های محبوب برای برگزاری استگ پارتی Stag Party در بین ساکنان اروپای غربی به ویژه بریتانیایی ها است. استگ پارتی، جشنی است که داماد آخرین شبمجردی خودش را با دوستان مردش جشن می گیرد. البته مردها معمولا میگوید «آخرین شب آزادی» را جشن میگیرند. معمولا دوستان صمیمی داماد برای این جشن برنامهریزی می کنند و داماد را سورپرایز میکنند.
میدان شهر قدیمی
بعد از عکس گرفتن و قدم زدن در کنار رودخانه، به سمت «شهر قدمی» (قسمت قدیمی شهر پراگ) حرکت کردیم. از خیابانهای باریک سنگفرش شدهای که با ساختمانهای زیبا مزین شده بودند رد شدیم. زیبایی این خیابانها و ساختمانهایی که دیدیم غیر قابل توصیف است. معماری این ساختمانها بسیار زیبا بود به طوری که گاهی فکر میکردیم آنها موزه یا نمایشگاه یا گارلی هستند، اما آن ها یک مغازه معمولی یا کافیشاپ یا رستوران بودند.

به مسیر خود ادامه دادیم تا به میدان «شهر قدیمی» (Old Town Square) رسیدیم. این مدیان توریستیترین مکان پراگ محسوب میشود که سالانه گردشگران زیادی از آن بازدید میکنند. در این میدان کلیساهای قدیمی و زیبا و ساختمانهای تاریخی وجود دارند. قدمت این مدیان به قرن دوازدهم میلادی، حدود ۷۰۰ سال قبل برمیگردد.

مکانهای دیدنی زیادی در اطراف این میدان وجود دارند، اما پر جاذبهترین مکان تاریخی ساعت نجومی پراگ است که ۶۰۰ سال قدمت دارد و همچنان کار میکند.
پل چالرز
بعد از گشت زدن در «شهر قدیمی» بار دیگر به سمت رودخانه، اما اینبار به سمت معروفترین پل پراگ حرکت کردیم. پل چارلز (Charles Bridge) یک پل تاریخی است که نام آن برگفته از چارلز چهارم، شاه بوهمیا و امپراطور مقدس روم است.

ما تصمیم گرفتیم اینبار از روی پل بگذریم و قسمت دیگر پراگ برویم. روی پل عده ای نقاشی میکشیدند و می فروختند، عده صنایع دستی و عده ای زیورآلات و گردشگران هم در هر گوشه در حال عکس گرفتن بودند.
قلعه پراگ
بعد از گذر از روی پل چالرز یک راه سر بالایی را که به سمت قلعه پراگ میرفت، ادامه دادیم. از آنجا که معمولا قلعهها را در ارتفاعات میساختند، این قلعه هم مستثنی نبود. حدود ۱۵ دقیقه سربالایی رفتیم تا به بزرگترین قلعه ای دنیا یعنی قلعه پراگ رسیدیم (بر اساس کتاب گینس مجتمع قلعهای پراگ بزرگترین مجتمع قلعهای جهان است).

این مجتمع شامل باغهای زیبا، کلیساها و محل اقامت خانواده سطلنتی چک بوده که امروزه کاخ ریاست جمهوری چک در آن قرار دارد.

غذا و آبجو
بعد از بازدید از قلعه تاریخی پراگ به مرکز شهر برگشتیم تا شام بخوریم. برای شام استیک چک را سفارش دادیم که در سس قهوهای رنگ شیرین بادامزمینی خوابانده شده بود و روی استیک هم خامه و مربا گذاشته بودند. غذای چک قابل خوردن بود، اما مورد علاقه ما نبود. ما معمولا غذاهای شیرین دوست نداریم.

ما در مدت اقامتمان در پراگ متوجه شدیم که به راحتی در همه جا و همه زمانی در پراگ میتوانید آبجو پیدا کنید. مردم چک بیشترین مصرفکنندگان آبجو در دنیا هستند. به همین دلیل خیلی جای تعجب نیست که کافی شاپها هم آبجو سرو میکنند و مردم چک صبح زود هم آبجو میخورند.


می توانید سفرنامههای ما را در تلگرام هم دنبال کنید: https://telegram.me/travelwithmansoureh