همانطور که میدانید من ساکن لندن هستم و در ماه پاییز با یکی از دوستانم در ایران سفری در ترکیه برویم. برای هر دو ما پرواز به استانبول راحتترین راه بود. ما هر دو قبلا استانبول بودیم و به همین دلیل می خواستیم یک جای جدید را هم در این سفر ببینیم. ما کمی تحقیق کردیم و متوجه شدیم که خود ساکنان استانبول برای تفریح و سفرهای یک روزه به ساپانجا میروند، ما هم گفتیم چرا ما هم همینکار را نکنیم؟
ساپانجا منطقهای آسیایی است که تنها دو ساعت رانندگی با استانبول فاصله دارد.
اجاره ماشین در استانبول
من از لندن و دوستم از تهران به استانبول پرواز کردیم. هر دو پروازمان را طوری گرفتیم که تقریبا همزمان برسیم و همینطور هم شد و ما همدیگر را در حالی که در صف کنترل پاسپورت بودیم دیدیم.
قبل از سفرمان ما ماشین را از یک شرکت محلی استانبول آنلاین رزرو کرده بودیم، که قیمت آن از شرکتهای شناخته شده بینالمللی خیلی ارزانتر بود. اما مشکل این بود که چون این شرکت، شرکتی کوچک بود دفتری در داخل فرودگاه نداشت و تنها از طریق تلفن باید با آنها هماهنگ میکردیم. وقتی با من تماس گرفتند، متوجه شدم که اصلا انگلیسی نمی توانند صحبت کنند، خوشبختانه دوستم به ترکی استانبولی مسلط بود و توانست مکان قرار را در داخل فرودگاه مشخص کند. بعد از ۱۵ دقیقه انتظار، یک پسر جوان که اسم من را در دست داشت به سمت ما آمد و ما را به ماشین برد. بعد از ۵ دقیقه کاغذبازی و امضا چند کاغذ از ما خداحافظی کرد و ما به شمت هتلمان در استانبول حرکت کردیم.
در استانبول در کجا هتل بگیریم؟
استانبول یک شهر بزرگ و خیلی شلوغ است که ترافیک یکی از مشکلات اصلی این شهر محسوب میشود. به همین دلیل رفتن از بخش اروپایی به بخش آسیایی با ماشین معمولا خیلی طول میکشد. به همین دلیل برای رزرو کردن هتل در استانبول باید دقت کرد و موقعیت جغرافیایی آن را در نظر گرفت. ما هتل Selection Premium Hotel را در بخش آسیایی رزرو کردیم، جایی که برای رفتن به ساپانجا خیلی راحت بود و در ترافیک صبح استانبول وقتی هدر ندادیم.
البته فرودگاه آتاتورک در بخش اروپایی بود و ما باید از سمت اروپایی به سمت آسیایی یعنی هتلمان میرفتیم. خوشبختانه بدون هیج مشکلی و بدون اینکه در ترافیک بمانیم به هتل رسیدیم و احتمالا به این دلیل بود که ما شب به استانبول رسیده بودیم و ساعت شلوغی گذشته بود.
استانبول به ساپانجا
صبح زود بعد از اینکه صبحانه خوردیم، هتل را ترک کردیم و به جاده زدیم. از استانبول بیرون آمدن خیلی راحت بود و ما در ترافیک نماندیم و وارد یک اتوبان شدیم که بیشتر مسیر را در اتوبان بودیم. در حالی که در اتوبان بیرون شهری بودیم از مناطق صنعتی گذشتیم و در برخی از قسمتهای اتوبان منظرهای از دریا داشتیم.
مسیر استانبول به ساپانجا خیلی طولانی نیست، اما ما تصمیم گرفتیم در بین راه توقفی کوتاه داشته باشیم. سرویس بین راهی که ما توقف کردیم خیلی تمیز بود و غذاهای مختلفی هم داشت که با خودمان گفتیم کاش صبحانه نخورده بودیم و میتوانستیم. از آنجا که مکانی که ایستاده بودیم منظره زیبایی داشت، ما چای سفارش دادیم و بعد دوباره به مسیر ادامه دادیم.
کارهایی که در ساپانجا میتوان انجام داد
آبشار
ما از توبان خارج شدیم و وارد یک جاده دوطرفه خیلی سبز شدیم. ما مستقیم به سمت هتلمان (Motali Life Hotel) که از قبل رزرو کرده بودیم حرکت کردیم. هتل ما در منطقهای کوهستانی در نزدیکی آبشار ( Masukiye waterfalls) است.
وقتی ما به هتل رسیدیم، به ما دو اتاق نشان دادند یکی اتاقی بود با دو تخت یک نفره و اتاق دیگر یک تخت دو نفره با منظره زیبا کوه و دریا، و البته که ما اتاق با منظره خوب را انتخاب کردیم.
در طی فصلهای تابستان و زمستان گردشگران زیادی به ساپانجا سفر میکنند، اما ما اواسط مهر به ساپانجا رفتیم، یعنی زمانی که تعطیلات تابستانی تمام شده بود و مسلفران تابستانی برگشته بودند و هتل در حال آماده شدن برای میزبانی از افراد علاقهمند به اسکی میشد. به همین دلیل تقریبا هتل خالی بود.
ما چمدانها را داخل اتاق گذاشتیم و برای نهار هتل را ترک کردیم. در نزدیکی هتل چندین رستوران وجود داشت، اما ما تصمیم گرفتیم به زیباترین رستوران یعنی Masukiye Degirmen Restaurant برویم، رستورانی که در کنار آبشار معروف منطقه قرار داشت. این رستوران بسیار شبیه رستورانهایی است که در کنار رودخانه و در جادههای فشم پیدا میکنید. میزی که ما انتخاب کردیم بالای رودخانه بود و منظره زیبایی از طبیعت داشتیم. از آنجا که فاصله میزها با هم زیاد بود، حریم شخصی افراد حفظ میشد و آرامش خاصی داشتیم.
نهار را در حالی خوردیم که صدای رودخانه را میشنیدیم، واقعا غذا خوردن در این رستوران آرامشبخش و عالی بود.
دریاچه ساپانجا
دریاچه ساپانجا، اصلیترین مکان دیدنی در ساپانجاست که سالانه گردشگران بینالمللی و داخلی زیادی را به ساپانجا میکشاند. دریاچه تنها ۱۵ دقیقه رانندگی از آبشار فاصله داشت. ما ماشین را در کنار دریچه پارک کردیم و در کنار دریاچه قدم زدیم. اگرچه فصل تابستان تمام شده بود، اما گردشگران زیادی در کنار دریاچه بودند. خیلیها هم قایق اجاره کرده بودند و روی دریاچه بودند. ما مدت زیادی در کنار دریاچه نماندیم و بعد از کمی قدم زدن به سمت جاده هتل (جاده کوهستانی) حرکت کردیم.
پیست اسکی
ما از هتل رد شدیم و به جای توقف به مسیر سربالایی ادامه دادیم. جاده سرسبز و زیبایی بود و از بالا میتوانستیم دریاچه را هم ببینیم. ما به مسیر ادامه دادیم تا به پیست اسکی رسیدیم. البته پیست اسکی خالی بود، چون هنوز هوا خیلی سرد نبود که برف ببارد، اما به محلی ها به ما گفتند که این پیست اسکی در طی زمستان پر از گردشگران خارجی و داخلی میشود. بعد از کمی قدم زدن اطراف پیست به هتل برگشتیم.
ما از داخل اتاقمان غروب آقتاب را که خیلی زیبا بود تماشا کردیم و شام را در داخل هتل خوردیم. روز خیلی خوبی داشتیم. من و دوستم بعد از مدتها وقت پیدا کردهبودیم تا هم از طبیعت لذت ببریم هم حرفهای دخترانه بزنیم. صبح روز بعد ساپانجا را با خاطرات خوش ترک کردیم و به استانبول برگشتیم.